مهران محمدی امین



2020-02-17 22:15:40


آیا تجربه و تخصص از کسب وکار شما خارج می شود؟

کسب و کارهایی می توانند در صحنه رقابت باقی مانده و به فعالیتهای خود ادامه دهند كه استراتژی محور و مبتنی بر دانش باشند .

سازمانی استراتژی محور است كه با استفاده از استراتژیهای مناسبی كه در راستای دستیابی به اهداف اصلی خود ایجاد می نمایند، برای هر یك از كاركنان اهداف مشخصی را در نظر گرفته و در مقاطع كوتاه زمانی با كنترل و نظارتهای مستمر و همیشگی ، آنها را جهت نیل به اهداف مذكور، مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.

 
بدیهی است پس از تعیین اهداف مشخص برای هریك از كاركنان، فرآیند ارزیابی عملكرد كاركنان سازمان، به منظور تشخیص توانائیها، شایستگها و ویژگیهای فردی كلیه كاركنان، اجتناب ناپذیر می باشد.

انجام فرآیند ارزیابی عملكرد اثر بخش در سازمان علاوه بر مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف كاركنان پیش زمینه ای است برای اعمال مدیریت عملكرد تا با اعمال مراحل مختلف آن، استراتژیهای منابع انسانی كه قويا می بایست با استراتژیهای كلی سازمان پیوند زده شود، به منصه ظهور رسانده شود.

 
مفهوم دیگری كه امروزه در سازمانها بسیار به آن توجه می شود مدیریت دانش است؛ لذا ضروری است به تعریف مدیریت دانش نیز توجه شود؛ دانش درك و فهمی است كه از اطلاعات ناشی از داده های فراوان هر سازمان كه به درستی بیان می شود ، بدست می آید .

استفاده صحیح از این اطلاعات، فرآیند مبدل ساختن آن به موضوعی اطلاعاتی و قابل ذخیره سازی در بانكها و پایگاههای اطلاعاتی را نیز مدیریت دانش تعریف می نمایند.

 
بطور كلی دانش موجود در سازمانها دو نوع است:
 ١- دانش پنهان كه موضوعی فردی و منحصر به فرد است كه صرفا در فكر و ذهن كاركنان موجود است ومیزان آن را تقریبا بطور معمول تا ٩٠ % دانش موجود در سازمانها تخمین می زنند.

 ٢- دانش آشكار، دانش قابل دسترس برای كلیه كاركنان سازمان است كه میزان آن معمولا ١٠ % از دانش موجود در سازمانهاست.

 
 
وظایف اصلی و هنر مدیریت ارشد سازمانها در این ارتباط ایجاد زمینه هائی است كه حتی المقدور دانش پنهان در سازمان را به دانش آشكار و قابل دسترس برای سازمان فراهم آورد.

  تخمین زده می شود كه 85% دارائیهای دانش سازمان به جای ذخیره سازی در پایگاههای داده در فایلهای Word و در فایلهای Presentation جای گرفته اند

 
 
در بسیاری از سازمانها (و از جمله در صنعت نفت ) تلاشهای لازم جهت تبدیل فرآیند دانش پنهان به دانش آشكار و قابل دسترس كاركنان سازمان به گونه ای اثر بخش ، جامع و فراگیر صورت نپذیرفته است، علت چیست؟بنظر میرسد عدم انجام چنین فرآیندی دو دلیل عمده و اصلی دارد كه عبارتنداز:
 
 
۱- بسیاری از سازمانهای پیشرفته امروزی با توجه به اهمیت نقش مدیریت دانش به لحاظ ساختار سازمانی، جایگاه ی مناسب را برای مدیریت ارشد در نظر گرفته اند، بگونه ای كه مسئول چنین سمتی در سازمان بشكلی مستمر و موثر می كوشد تا هر لحظه بر میزان دارائیهای دانش سازمان بیافراید .

این فرآیند استراتژیك و نظام یافته در بسیاری از سازم انهای داخلی كشور وجود ندارد و هر آنچه كه هم در این ارتباط تاكنون انجام شده است به خلاقیتها و علایق فردی فرهیختگان و متفكرین و متعهدین سازمانها باز می گردد كه به "ذكات علم" خود اعتقاد دارند.

 
۲- انگیزه نشر دانش و در دسترس قرار دادن آن جهت استفاده عموم كاركنا ن، در نزد همگان موجود نیست.

كاركنان به سادگی بدنبال دلیلی قانع كننده برای انجام این كار می باشند و چون انگیزه آنرا در نمی یابندترجیح می دهند علم و دانش خود را یا د ر نزد خود نگاه دارند و یا آنكه در جائی ارائه نمایند كه از مزایای مالی و معنوی آن بشكلی نسبی بهره مند گردند.

 
لیكن راه چاره ایجاد انگیزه های مالی و معنوی لازم جهت تشویق و ترغیب تبدیل دانشهای نهان به دانشهای آشكار و قابل دسترس است كه مسئولیت برنامه ریزی و از قوه به فعل در آوردن آن بعهده مدیریت ارشد سازمان وآنهم بشكلی ساختار یافته و نظام مند در قالب یك وظیفه سازمانی مهم و ضروری است.

 
یك مدیر ارشد می بایست فعالیتهای ذیل را به مرحله اجرا در آورد:
 
۱- تنظیم اولویتهای استراتژیك برای مدیریت دانش:در واقع مدیر ارشد باید مشخص كند كه اولویتهای یادگیری در سازمان كدامند؟
۲- ایجاد یك مخزن دانش از بهترین تجارب:نكته مهم این است كه ، این مخزن دائما می بایست مورد بهره برداری و استفاده قرار گیرد و روز به روز
به ذخائر آن افزوده گردد.

۳- متعهد كردن مدیران ارشد سازمان برای حمایت از محیط یاد گیرنده در سازمان:مدیریت دانش رویكردی از بالا به پائین است، زیرا وظیفه فراهم آوردن زمینه تبدیل دانش نهان به دانش
آشكار بعهده مدیریت ارشد سازمان در جهت ایجاد انگیزه جهت تشویق و ترغیب كاركنان دانشی
است.

۴- ایجاد محیطی مناسب جهت شناسائی سرمایه های فكری سازمان:مدیریت این فرآیند امر ی بسیار دقیق، ظریف و مهم است، مدیریت ارشد سازمان می بایست محیطی
فرآهم سازد تا كاركنان دانشی سازمان با رضایتمندی، در سیستم مدیریت دانش سازمان مشاركت
نمایند.

۵- جمع آوری اطلاعات مورد نیاز سازمان و حذف اطلاعات زائد و غیر ضروری در سازمان .

 

 


بازنشر : وب سایت تیارا t