مهران محمدی امین



2020-03-01 22:17:23


کسب و کارها و کاهش ریسک تصمیم گیری مشتریان

دو واژه ریسک و فرصت در مقابل هم قرار دارد اما در واقع ماهیت ریسک به گونه ای ست که میتواند اثرات مثبت یا منفی را شامل شود.

هرکجا هزینه ای صرف شود باید ریسک های احتمالی نیز ارزیابی شود.

این امر باعث می شود دلایل اجرا یا عدم اجرا شدن یک پروژه موجه بوده و تصمیمات درست اتخاذ شود .

حتی در حوزه تصمیم گیری هم ، این ریسک تصمیم گیری ها است که اثرات گاه منطقی و محاسبه شده را تغییر می دهد .

 

 
از ریسک هایی که در حوزه مصرف کننده و مشتری ممکن است بر تصمیم اثر بگذارد می توان از این موارد نام برد : 
1- ریسک کارکردی: در صورتی وجود دارد که محصول نتواند انتظارات مصرف‌کننده را پاسخ گوید.

2- ریسک فیزیکی: محصول، سلامت فیزیکی استفاده‌کننده یا دیگران را تهدید کند.

3- ریسک مالی: محصول ارزش قیمت پرداخت شده برای آن را نداشته باشد.

4-ریسک اجتماعی: مصرف‌کننده از داشتن آن محصول نزد دیگران شرمسار شود.

5- ریسک زمان: هزینه فرصت برای پیدا کردن محصول جایگزین در صورتی که نتایج محصول متقاعد‌کننده نباشد.

 
 کسب و کارها با شناختن و جست و جوی همیشگی ریسک ها از جایگاه کسب و کار خود نزد تمام ذینفعان شامل شرکا، کارمندان، مشتریان و… دفاع می کنند و اعتماد و اعتبار کسب و کار خود را نزد آنها بالا می برند.

برای رسیدن به این منظور نیاز به طراحی برنامه مدیریت ریسک خواهد بود.

برنامه مدیریت ریسک باید متناسب با ریسکی که کسب و کار با آن مواجه است تنظیم شده و تمام فعالیت های شرکت را دربرگیرد.

این برنامه باید خاصیت به روز شدن و توسعه داشته باشد تا در هنگام تغییر شرایط ، تغییرات لازم در آن اعمال شود.

 

 
در برخی شرایط مهمترین ریسک ، ریسک تصمیم گیری اشخاص است که ممکن است مشتری یا ذینفعان کسب و کار باشد ، اینجا مدیران و صاحبان کسب و کار نیاز است که هوشمند باشند و علاوه بر کاهش و تعدیل ریسک های کلی ، به این موضوع و درک رفتارهای اشخاص نیز توجه کنند .

 

 
همواره اثر ریسک به سه دسته تقسیم میشود :
 
1- کوتاه مدت :
مربوط به فعالیت هایی است که زمان محدود دارند و فشار روانی بیشتری برای اجتناب از تصمیم گیری برای اشخاص دارد و یا به شکل مشکلات روزمره خود را نشان می دهد .

 

 
2- میان مدت :
اثر میان مدت بر روی   فعالیت هایی است که به فرآیند های تاکتیکی مربوط است و این فرآیند های و فعالیت های شامل آن قرار است ما را به اهداف برساند .

 

 
3-  دراز مدت :
این ریسک مربوط به استراتژی کلی یک کسب و کار است.

این استراتژی اهداف بلند مدت شرکت را تعیین می کند.

گستره ی زمانی این برنامه ریزی استراتژیک بین سه تا پنج سال متغیر است.

اثر ریسک در تصمیمات استراتژیک بلافاصله درک نشده و در بلند مدت ظاهر میشود.

 
جهت مستند کردن ریسک ها ، باید حتما اطلاعات مرتبط با آنها را برای تحلیل دسته بندی و تعیین کنیم ، اطلاعاتی شامل موارد ذیل : 
 
  • گستره یا میدان ریسک : فهرستی از حوادثی که ممکن است اتفاق بیفتد و تا کجا می تواند اثر بگذارد؟
  • چیستی و ماهیت ریسک : مشخص کردن نوع ریسک که آیا ریسک تهدید است یا ریسک فرصت و یا نامشخص بودن اثر ریسک
  • ذینفعان و افراد مربوطه : افرادی که ریسک مورد نظر بر آنها و خواسته هایشان اثر می گذارد.

  • تحلیل و بررسی ریسک : میزان احتمال رخ دادن هر ریسک و نتایجی که احتمال رخ دادن آنهاست.

  • تجارب شکست : ریسک های پیشین و ضررهای وارده
  • اندازه ی تحمل ریسک : آخرین توان ضرر دهی شرکت که نشان دهنده میزان تحمل پذیری شرکت است.

  • کنترل ریسک : تا چه حد می توان ریسک را کنترل کرد و توان عملیاتی چقدر است ؟
  • توانایی اصلاح ریسک : میزان توانایی رفع مشکلات ناشی از ریسک.

  • اصلاح استراتژی : چه فعالیت هایی برای اصلاح استراتژی کلی شرکت با توجه به ریسک ها تعیین می شود.

 
یکی از سخت ترین مرحله های برنامه مدیریت ریسک ، بخش ارزیابی ریسک آن و یکی از سخت ترین مرحله های بخش ارزیابی ، بخش تعیین احتمال واقع شدن ریسک ها است.

هدف مهم از تعیین احتمالات و نتایج ریسک ها ، امکان درجه بندی ریسک های اصلی با هدف تحلیل بهتر آنهاست.

 
برنامه های مدیریت ریسک اگر به صورت صحیح طراحی و عملی شوند شرکت را به درجه ای از شناخت می رساند که شرکت توانایی هایی مانند موارد زیر را پیدا خواهد کرد.

 
  • بالا رفتن سرعت توسعه و اجرای هر چه بهتر استراتژی شرکت از جمله تغییر یافتن تهدیدها به فرصت ها
  • توانایی آگاه نمودن در خصوص تولیدات جدید
  • به دست آمدن دید گاهی همه جانبه درباره ی ریسک های جدید…
  • اطمینان بیشتر در سرمایه گذاری
اگرچه بخش مهمی از اقدامات کاهش ریسک در شناخت و مستند کردن اطلاعات بوسیله شناخت انجام می شود 
 
 
اما در مقابله با ریسک ها ممکن است مدیران و صاحبان کسب و کار از یکی یا ترکیبی از رویکردهای زیر استفاده کنند : 
 
۱ - امتناع از ریسک: در این شیوه مدیران کسب و کار با امید به اینکه مشکلات خود به خود و به آسانی حل خواهند شد، از مقابله و برخورد اصولی با خطرات خودداری می‌کنند.

که به نظر نگرش پایدار و مطمئنی نیست .

 

۲ -پذیرش ریسک: یعنی محاسبه و تحمل زیان در هنگامی‌که با آن روبه‌رو می‌شوند.

پذیرش ریسک یک استراتژی قابل قبول برای خطرات کوچکی که هزینه حفاظت از آن، بیشتر از زیان‌های وارده باشد، محسوب می‌شود.

۳ - انتقال ریسک: استراتژی انتقال ریسک عبارت است از پذیرش هزینه‌های کوچک برای جلوگیری از بروز زیان‌های بزرگ که غالبا از طریق پیش‌بینی اقدامات احتیاطی مانند انعقاد قرارداد با شرکت‌های بیمه محقق می‌شود.

۴ - کاهش ریسک: کاهش ریسک به طور معمول بر مدیریت آسیب‌پذیری و بهره‌برداری منطقی و مناسب از امکانات اجرایی و فنی و همچنین برقراری کنترل‌های داخلی بازدارنده متمرکز است.

 


بازنشر : وب سایت تیارا t